اختلالات خوردن: بهبودی

بازدید: 3365 بازدید

این متن توضیح می دهد که چگونه روان درمانی می تواند به افراد در بهبودی از این اختلالات خطرناک کمک کند.

تخمین زده شده است که ۲۰ میلیون زن و ۱۰ میلیون مرد در دوره ای از زندگی خود دچار اختلال در خوردن می شوند. یک فرد مبتلا به اختلالات خوردن چنین نگرانی هایی را به حد افراط می رسانند و عادت های غذایی غیرطبیعی ایجاد می کنند که بهزیستی و حتی زندگی آنها را تهدید می کند. این متن توضیح می دهد که چگونه روان درمانی می تواند به افراد در بهبودی از این اختلالات خطرناک کمک کند.

انواع عمده اختلالات خوردن کدامند؟

افراد مبتلا به بی اشتهایی عصبی دارای تصویری بد از بدن هستند که باعث می شود حتی در صورت لاغری و خطرناک بودن، خود را دارای اضافه وزن قلمداد کنند. غالباً از خوردن غذا امتناع می ورزند، به طور اجباری ورزش می کنند و عادت های غیرمعمولی مانند امتناع از غذا خوردن در مقابل دیگران ایجاد می کنند، آنها مقدار زیادی وزن از دست می دهند و حتی ممکن است از گرسنگی بمیرند.

افراد مبتلا به پرخوری عصبی مقادیر زیادی می خورند، سپس بدن خود را از مواد غذایی و کالری که می ترسند با استفاده از داروهای ملین، تنقیه یا ادرار آور پاک می کنند. استفراغ؛ یا ورزش کردن غالباً مخفیانه صورت می گیرد، یا در هنگام پرش كردن احساس عدم كنترل می كنند، زمانی که معده آنها دوباره خالی می شود، از تنش و احساسات منفی خلاص می شوند.

مانند افراد مبتلا به پرخوری عصبی، افراد مبتلا به اختلال پرخوری نیز دوره های مکرر غذا خوردن بدون کنترل را تجربه می کنند. تفاوت در این است که پرخور ها بدن خود را از کالری اضافی پاک نمی کنند.

دسته دیگری از اختلالات خوردن “سایر اختلالات خوراک یا تغذیه مشخص شده” است که در آن افراد دارای مشکلات مربوط به غذا خوردن هستند، اما معیارهای رسمی بی اشتهایی، پرخوری یا پرخوری را ندارند.

جلوگیری از رشد رفتارهای مشکل ساز به اختلالات خوردن کامل بسیار مهم است. به عنوان مثال، افراد دارای بی اشتهایی و پرخوری، معمولاً رژیم های غذایی بسیار سخت و کاهش وزن دارند. اختلال پرخوری می تواند با پرخوری گاه به گاه شروع شود. هر زمان که رفتارهای غذایی می توانند تأثیر مخربی بر عملکرد یا تصویر شخصی خود داشته باشند، وقت آن است که به یک متخصص بهداشت روان مانند یک روانشناس مجاز مراجعه کنید که در معالجه افراد مبتلا به اختلالات خوردن بسیار با تجربه است.

چه کسی از اختلالات خوردن رنج می برد؟

طبق گفته انستیتوی ملی بهداشت روان، اختلالات خوردن بیشتر در نوجوانان یا بزرگسالان دیده می شود، اما تقریباً هر کسی را نیز درگیر می کند. افراد در هر سنی، زمینه، وزن بدن و قومیت می توانند تحت تأثیر اختلالات خوردن قرار بگیرند. اگرچه در زنان نوجوان شایع است، مردان و پسران نیز می توانند آسیب پذیر باشند. افراد گاهی اوقات دچار اختلالات خوردن می شوند بدون اینکه خانواده یا دوستانشان هرگز به مشكلی دچار شوند. افراد مبتلا به اختلالات تغذیه ای با آگاهی از غیرطبیعی بودن رفتار آنها، ممکن است از تماس اجتماعی کناره بگیرند، رفتار خود را پنهان کنند و مشکل ساز بودن الگوی غذایی را انکار کنند. انجام تشخيص دقيق نياز به درگيري روانشناس مجاز يا ساير متخصص بهداشت رواني دارد.

چه عواملی باعث اختلالات خوردن می شود؟

برخی از عوامل روانی و ویژگی های شخصیتی ممکن است افراد را مستعد ابتلا به اختلالات خوردن کند. بسیاری از افراد مبتلا به اختلالات خوردن ممکن است از اعتماد به نفس پایین، احساس درماندگی و نارضایتی شدید از نوع نگاه خود رنج ببرند.

صفات خاص با هر یک از اختلالات مرتبط است. به عنوان مثال افراد مبتلا به بی اشتهایی تمایل به کمال گرایی دارند، در حالی که افراد مبتلا به پرخوری عصبی غالباً تکانشی هستند. عوامل جسمی مانند ژنتیک نیز ممکن است در به خطر انداختن افراد نقش داشته باشد.

طیف گسترده ای از شرایط می تواند باعث اختلالات خوردن در افراد مستعد شود. اعضای خانواده یا دوستان ممکن است به طور مکرر مردم را در مورد بدنشان اذیت کنند. افراد ممکن است در ژیمناستیک یا ورزشهای دیگری شرکت کنند که بر وزن کم یا تصویر بدنی خاصی تأکید دارند. احساسات منفی یا آسیب های روحی مانند تجاوز، سو استفاده یا مرگ یکی از عزیزان نیز می تواند باعث بروز اختلالات شود. حتی یک رویداد شاد، مانند زایمان، به دلیل تأثیر استرس زا این رویداد بر نقش جدید و تصویر بدن فرد، می تواند منجر به اختلالات شود.

هنگامی که افراد شروع به رفتارهای غیر طبیعی غذایی می کنند، این مشکل می تواند خود را ادامه دهد. پرخوری می تواند یک چرخه معیوب را به حرکت در آورد، به عنوان مثال، در حالی که افراد پاکسازی می کنند تا از کالری اضافی و دردهای روانی خلاص شوند، و سپس برای پرهیز از مشکلات زندگی روزمره دوباره پرخوری می کنند.

چرا جستجوی درمان این اختلالات مهم است؟

تحقیقات نشان می دهد که اختلالات خوردن اغلب درمان نمی شوند. به عنوان مثال، در یک مطالعه کمتر از ۱۳% از نوجوانان مبتلا به اختلالات خوردن تحت درمان قرار گرفتند.

اما عدم درمان اختلالات خوردن می تواند عواقب جدی داشته باشد. تحقیقات نشان داده است که افراد مبتلا به بی اشتهایی میزان مرگ و میر ۱۸ برابر بیشتر از همسالانی که به اختلالات خوردن مبتلا نیستند دارند.

اختلالات خوردن می تواند بدن را ویران کند. مشکلات جسمی مرتبط با بی اشتهایی، به عنوان مثال، کم خونی، یبوست، پوکی استخوان، حتی آسیب به قلب و مغز است. پرخوری می تواند منجر به گلودرد، مینای دندان فرسوده، ریفلاکس اسید، کم آبی شدید و ناراحتی روده شود. افراد مبتلا به اختلال پرخوری ممکن است دچار فشار خون بالا، بیماری های قلبی عروقی، دیابت و سایر مشکلات مرتبط با چاقی شوند.

اختلالات خوردن با سایر اختلالات روانی مانند افسردگی نیز همراه است. محققان هنوز نمی دانند که آیا اختلالات خوردن علائم چنین مشکلاتی است یا اینکه این مشکلات به دلیل انزوا، و تغییرات فیزیولوژیکی ناشی از اختلالات خوردن ایجاد می شوند. آنچه از این تحقیق مشخص است این است که افراد مبتلا به اختلالات خوردن نسبت به سایر افراد از سایر اختلالات روانی – از جمله افسردگی ، اختلالات اضطرابی و سو مصرف مواد  رنج می برند.

چگونه یک روانشناس می تواند به کسی کمک کند تا بهبود یابد؟

لازم به یادآوری است که برای درمان اختلالات خوردن رویکردی متناسب با همه وجود ندارد. روانشناسان می توانند نقشی حیاتی در درمان اختلالات خوردن داشته باشند و اعضای اصلی تیم چندرشته ای هستند که برای ارائه مراقبت از بیمار ممکن است مورد نیاز باشد. به عنوان بخشی از این درمان، ممکن است از یک پزشک خواسته شود تا بیماری های پزشکی را رد کند و تشخیص دهد که بیمار در معرض خطر جسمی فوری نیست. ممکن است از یک متخصص تغذیه خواسته شود که به ارزیابی و بهبود مصرف مواد مغذی کمک کند.

یک روانشناس می تواند به شناسایی موضوعات اساسی کمک کند و یک برنامه درمانی برای کمک به بیمار در کار برخی از افکار و رفتارهای مخرب و جایگزینی کردن آنها با رفتارهای مثبت تر، ایجاد کند. به عنوان مثال، ممکن است تمرکز بر سلامتی و رفاه عمومی باشد، نه وزن. یا ممکن است از بیمار خواسته شود که به عنوان راهی برای آگاهی بیشتر از انواع موقعیت هایی که باعث پرخوری می شود، یک دفترچه یادداشت غذایی نگه دارد.

با این حال، تغییر ساده افکار و رفتارها ممکن است کافی نباشد. یک روانشناس ممکن است درمان های مبتنی بر شواهد مانند روان درمانی را برای کمک به رفع مشکلات اساسی روانشناختی اختلال خوردن توصیه کند، یا ممکن است برای تمرکز بر بهبود روابط شخصی فرد مورد استفاده قرار گیرد. این ممکن است شامل کمک به فرد برای فراتر رفتن از یک رویداد یا موقعیتی باشد که در وهله اول باعث این اختلال شده است. گروه درمانی ممکن است در درمان اختلال خوردن نیز مفید باشد.

به بعضی از بیماران ممکن است به عنوان بخشی از برنامه درمانی خود داروهایی تجویز شود، اما رعایت دستورالعمل های مراقبت های بهداشتی یا متخصص بهداشت روان در مورد مصرف داروها و عوارض جانبی احتمالی مهم است.

آیا واقعا درمان جواب می دهد؟

در بیشتر موارد، اختلالات خوردن می تواند توسط متخصصان بهداشت و مراقبت های بهداشت روان که به طور مناسب آموزش دیده اند، با موفقیت درمان شود. اما درمان ها فوراً جواب نمی دهند و برای بسیاری، درمان ممکن است طولانی مدت باشد.

گنجاندن درمان خانوادگی یا زناشویی در مراقبت از فرد ممکن است با حل و فصل مسائل بین فردی مربوط به اختلال غذا خوردن به جلوگیری از عود کمک کند. درمانگران می توانند اعضای خانواده را در درک این اختلال و یادگیری تکنیک های جدید برای کنار آمدن با مشکلات راهنمایی کنند. گروه های پشتیبانی همچنین می توانند در غلبه بر یک اختلال غذایی کمک کنند.

هرچه درمان زودتر شروع شود، بهتر است. هر چه الگوهای غذایی غیر طبیعی طولانی تر ادامه یابد، ریشه دوانیده تر و درمان آنها دشوارتر می شود.

اختلالات خوردن می تواند عملکرد و سلامتی فرد را به شدت مختل کند. اما چشم انداز بهبودی طولانی مدت برای کسانی که از متخصصان مناسب کمک می گیرند خوب است. درمانگران واجد شرایط، مانند روانشناسان دارای مجوز با تجربه در این زمینه، می توانند به کسانی که از اختلالات خوردن رنج می برند، کمک کنند کنترل رفتارهای غذایی و زندگی خود را بدست آورند.

National Eating Disorders Association. (2018). Other Specified Feeding or Eating Disorder.

National Institute of Mental Health. (2018). Eating disorders.

 Merikangas, K. R., He, J.-p., Burstein, M., Swendsen, J., Avenevoli, S., Case, B., Georgiades, K., Heaton, L., Swanson, S., & Olfson, M. (2011). Service utilization for lifetime mental disorders in U.S. Adolescents: Results of the National Comorbidity Survey-Adolescent Supplement (NCSA). Journal of the American Academy of Child & Adolescent Psychiatry, 50(۱), ۳۲–۴۵٫ https://doi.org/10.1016/j.jaac.2010.10.006

 Steinhausen, H.-C. (2009). Outcome of eating disorders. Child and Adolescent Psychiatric Clinics of North America, 18(۱), ۲۲۵–۲۴۲٫ https://doi.org/10.1016/j.chc.2008.07.013

 Hudson, J. I., Hiripi, E., Pope, H. G., Jr., & Kessler, R. C. (2007). The Prevalence and Correlates of Eating Disorders in the National Comorbidity Survey Replication. Biological Psychiatry, 61(۳), ۳۴۸–۳۵۸٫ https://doi.org/10.1016/j.biopsych.2006.03.040

مطالعه بیشتر